میرزا تقیخان فراهانی (1230–1186) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر 39 ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی مؤسس دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی بهشمار میآید. امیرکبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شدهاست.
مرگ
مقتل امیرکبیر در حمام فین کاشان
امیرکبیر، دو روز پس از عزل به کاشان تبعید شد. اما با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار احتمال میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد. بنابراین با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی را از ناصرالدینشاه بگیرند. سرانجام امیرکبیر در روز 20 دی 1230 (برابر با 10 ژانویه 1852 میلادی) در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستهایش به قتل رسید. کالبد امیر را ابتدا در همان کاشان دفن کردند. به روایت میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی در کتاب مشهور حقایقالخبار ناصری روز بعد از قتل جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزتالدوله کالبدش را به کربلا منتقل کردند و در اتاقى که درب آن به سوى صحن امام حسین باز مىشود به خاک سپردند.
تأسیس مدرسه دارالفنون
مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تأسیس شد و اولین مدرسه? جدید ایران بود. شاهزادههای قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانشهای مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده میشد و بسیاری از معلمهای آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. پس از برکناری امیرکبیر، با وجود مخالفتهای میرزا آقاخان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد.
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه
چاپ روزنامه وقایع اتفاقیه
اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در 18 بهمن 1229 خورشیدی (برابر با 7 فوریه 1851 میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از 200 تومان حقوق میگرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در برخی شمارهها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ میرسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود. کمتر از یک سال بعد از انتشار اولین شماره، در شماره 49 این روزنامه خبر تحریفشدهای در باره مرگ امیرکبیر منتشر شد.
رسیدگی به وضع مالی
امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوه خواری به مبارزه خاست. او دستور داد دریافتیهای بیحساب و قطع مواجب بیجهتی که از دستگاههای دولتی میگرفتند؛ قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانید و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازی کنند. وی مواجب بیحسابی که حاج میرزا آقاسی برقرار کرده بود، قطع کرد. وی سروسامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. تیولدارانی که حق دیوان را نمیدادند، امیر تیول آنها را ضبط کرد. او همچنین برای ماموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.
سر و سامان دادن به ارتش
امیرکبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آنها و برکشیدن صاحبمنصبان بیطرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بیفایده در نظام سازمانی را پایهگذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بیشغل را برانداخت و معیار ترفیع صاحبمنصبان، شایستگی ایشان گشت. مهماتسازی در زمان او رشد کرد و توپریزی و باروتسازی تبریز دوباره رونق گرفت. وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.
اصلاحات مذهبی
امیرکبیر، در پی منع قمهزنی و اصلاح امور روضهخوانی برآمد. وی نسبت به علمای مذهبی با احترام خاصی برخورد میکرد، با این حال میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران، از جمله روحانیونی بود که به شدت به مخالفت با امیرکبیر برخاست و بسیاری از روحانیون دیگر نیز به همراهی با او برخاستند.
فرمان قتل سیدعلی محمد باب
به دستور امیرکبیر، باب که در قلعه چهریق آذربایجان زندانی بود، در تبریز تیرباران شد.
خاموش کردن شورش سالار
سالار والی خراسان که طرفدار تجزیهطلبی و جدایی خاک خراسان از ایران بود، در زمان ناصرالدینشاه شورش کرد. امیرکبیر، سپاهیانی را به خراسان فرستاد. سرانجام، امیر دستور داد که سالار و همراهانش کشته شوند. شروع آشوب خراسان را اینطور گفتهاند که آصفالدوله محمدخان سالار که حکومت خراسان را عهدهدار بود، به کمک اکراد قوچانی سبزوار را گرفت و به قصد تصرف پایتخت، به طرف تهران حرکت کرد. امیرکبیر، حشمتالدوله را به حکومت خراسان گماشت. او در نزدیکی نیشابور سالار را شکست داد و مشهد را تصرف کرد؛ ولی چون با مردم بدرفتاری کرد، مردم دوباره خواستار سالار شدند و او هم به یاری ترکمنها حشمتالدوله را شکست داد و مشهد را به تصرف درآورد. امیرکبیر سلطان مرادمیرزا را به خراسان فرستاد و او با زیرکی توانست فتنه? سالار را سرکوب کند. در موقع محاصره مشهد برای دفع فتنه، سفرای روس و انگلیس برای برقراری صلح تلاش زیادی کردند ولی امیرکبیر نپذیرفت و با هوشیاری زیاد، فتنه ای را که نزدیک بود قسمتی از شرق ایران را تجزیه و دجار آشوب کند سرکوب کرد.
ختم قائله مازندران
آوردن سیدصالح عرب به ایران
آقاسیدصالح در کربلا با فرستادگان امپراتوری عثمانی روبهرو گردید. وی شش روز با عثمانی جنگید تا این که دستگیر شد و سلطان عثمانی به دستگیر کردن وی فرمان داد. امیرکبیر تلاش کرد تا سید را به تهران برگرداند.
عزل از صدارت
حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدینشاه همواره مورد مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری قرار داشت؛ چنان که تلاشهای این عده سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود گردید. برخی از درباریان که او را مخالف منافع خود میدیدند، تهمت زدند که امیرکبیر داعیه سلطنت دارد. تحریکهای مادر شاه و دیگر درباریان باعث ترس شاه شد، از این رو، حکم عزل امیرکبیر در روز 19 محرم سال 1267 هجری قمری به وی ابلاغ شد. چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد.ناصرالدین شاه هنگام برکناری امیرکبیر حدودا 20 ساله بوده است.
مخالفان امیرکبیر
مخالفان امیرکبیر را میتوان در سه دسته تقسیم بندی کرد:
درباریان
روسیه و انگلیس
علما دینی
امیرکبیر پس از مرگ
محمدعلی اراکی گفته که درخواب امیرکبیر را دیده که جایگاه رفیعی در عالم برزخ داشته است، سبب آن را پرسیده و وی پاسخ داد: «با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
فیلم امیرکبیر
در فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما، داریوش ارجمند در نقش امیرکبیر بازی کرد.
در مجموعه تلویزیونی امیرکبیر، سعید نیکپور در نقش امیرکبیر بازی کرد.
درمجموعه تلویزیونی «سلطان صاحبقران» -کار علی حاتمی- ناصر ملک مطیعی نقش امیرکبیر را بازی کرد.
در مجموعه تلویزیونی سالهای مشروطه (1388) به کارگردانی محمدرضا ورزی، محمدصادقی نقش امیرکبیر را بازی کرد.
امیرکبیر و سیاست
سیاست خارجی امیرکبیر
برچسبها: