سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریخ معاصر ایران
 
قالب وبلاگ
نویسندگان
پیوندهای روزانه

رفراندوم تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی 

 دکتر صادق طباطبایی : [به امام] گفتم آقا ، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است ، چه نیازی به رفراندوم داریم ؟ من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید ، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت . ایشان در جواب گفتند شما الان نمی‌فهمید . پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم ، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند        .

    

 تأکید امام بر برگزاری سریع‌تر رفراندوم

دکتر صادق طباطبایی ، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است می‌گوید : « 12 روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمد آقا خمینی گفتند ، امام می‌گویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود . من با آقای دکتر صدر حاج سید جوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم . وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم . حتی پاسبان‌ها نه می‌توانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بی‌سیم و ماشین دارند ، کلانتری‌ها هم اکثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است         .

در مراکز استان‌ها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشده‌اند . انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد . من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم . کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام می‌فرمایند ، اگر کمی بجنبید ، این کار انجام می‌شود . دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام می‌گویند قصه رفراندوم به کجا رسید ؟ من گفتم مطلب تازه‌ای ندارم         .

ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمن‌های اسلامی دارید ، سامان دادن به این امور را خود بر عهده بگیرد . کمی فکر کردم و گفتم من که نمی‌توانم فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح به خیر ، آمده‌ام رفراندوم برگزار کنم. گفت من ترتیب کار را می‌دهم و مطلب را به امام منتقل کرد. امام با هوش و درایتی که داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سید احمد آقا یا کس دیگری به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سید جوادی – وزیر کشور – گفتند . همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا ، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است ، چه نیازی به رفراندوم داریم ؟ من مطمئن هستم اگر شما " جمهوری اسلامی " را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید ، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت         .

    

امام : شما الان نمی‌فهمید    

ایشان در جواب گفتند شما الان نمی‌فهمید . پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم ، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند . نه حتما باید رأی‌گیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود 

من وقتی از قم برگشتم ، منزل خاله‌ام بودم که آقای صدر تماس گرفت و مرا به وزارت کشور دعوت کرد . من به اتفاق دکتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و بعد از کمی گفت و گو ، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و عمران را به ایشان واگذار کرد . از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت کشور شروع به کار کردیم     .

تقریبا اواسط اسفند 57 بود که احمد آقا گفت یک سری بیا قم و رفتم و گفت آقا پایش را کرده است توی یک کفش و گفته است که باید خیلی زود رفراندوم برگزار بشود . برای جمهوری اسلامی     .

به ایشان گفتم خیلی خوب ، اما خیلی زود یعنی چه ؟    

گفت امام می‌گوید همین روزهای آینده ،

گفتم قبلا توضیح دادم که این کار تشکیلات لازم دارد و نظم می‌خواهد ، فرمانداری‌ها ، استانداری‌ها ، صندوق ، جمع‌آوری تهیه تعرفه و ارسال ، ستاد مرکزی و این‌ها همه به این سرعت نمی‌شود ، گفت که نمی‌دانم دیگه آقا اصرار دارد که این انجام بشود    .

من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرده‌اید ، این کافی است و دنیا هم که مشروعیت شما را قبول کرده است ، این هیچ ایرادی ندارد    .

ایشان گفتند شما الان را نگاه نکنید ، آن چیزی که در تاریخ می‌ماند ، واقعیتهای تاریخی است . شما سعی کنید که هر چه زودتر دولت این کار را برگزار کند . آن موقع من در هیأت وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست دوستان شرکت می‌کردم . به ایشان گفتم برگزاری یک چنین کاری خیلی تدارکات می‌خواهد ، از وزارت کشور که باید یک ستادی تشکیل بدهد در شهرستان‌ها و در مراکز استان‌ها ، بخشداری‌ها ، یک بسیج تشکیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد ، الان در صورتی که پاسبان‌ها جرأت نمی‌کنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و سر چهار راهها بمانند برای نظم عمومی چطوری می‌خواهید این کار برگزار بشود     .

ایشان گفتند نه این کار امکان‌پذیر است ، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید . من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج سید جوادی اطلاع دادم ، ایشان گفت شما اولویت کارتان را روی برگزاری رفراندوم بگذارید . گفتم بسیار خوب ولی این بیعتی نباشد برای انجام کار دائم در وزارت کشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم ، چطوری می‌توانم معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بشوم . به هر حال فایده نکرد و من در آنجا مشغول کار شدم و این دقیقا 14 یا 15 اسفند سال 57 بود     .

تشکیل ستاد برگزاری رفراندوم  

 

در عرض کمتر از 3 روز به سبک انجمن اسلامی ما یک ستاد برگزاری رفراندوم در وزارت کشور تشکیل دادیم و به تعداد استانداری‌ها افرادی را از انجمن اسلامی و دوستان دیگر گرد آوردیم . البته تشکیلات ستاد انتخاباتی وزارت کشور که از زمان گذشته با یک مدیریت کل اداره می‌شد ، خدمات ستادی به ما ارائه می‌داد و تجربه‌های تشکیلاتی خود را در اختیار ستاد رفراندوم می‌گذارد   .

قرار شد 3 نفر در مرکز بمانند و بقیه به مراکز استان‌ها اعزام بشوند ، در آنجا نیز یک ستاد مرکزی به تعداد شهرستان‌ها افرادی را با کمک ائمه جمعه که مورد اعتماد احمد آقا بودند در اختیار گرفتند . در مرکز شهرها نیز همین‌طور به تعداد روستاها و بخش‌ها افراد انتخاب شدند .

تقریبا بیستم اسفند بود که ستاد رفراندوم کل کشور تشکیل شد. آن موقع تشکیلات کشوری از هم پاشیده بود ، استانداری‌ها سر و سامان نداشت . بعضی از استانداران که به تازگی به محل کار خود اعزام شده بودند ، مورد اعتراض اهالی بودند . یک بار در یکی از روزنامه‌ها نوشته بود : "آقای بازرگان آن انقلاب کجا و این انتصابات کجا ؟!"

در خیلی موارد توده‌ای‌ها و نیروهای چپ و عناصر ضد انقلاب در ایجاد بلوا و نارضایتی نقش داشتند . استانداران هنوز مجال زیادی برای تسلط به کار پیدا نکرده بودند ، در حوزه‌های کوچکتر فرمانداری و شهرستان‌ها و بخش‌داری‌ها نیز به همین شکل بود و سازمان منظمی که عهده‌دار اجرای صحیح و بدون دغدغه رفراندوم بشود ، وجود نداشت . با وظیفه سنگینی روبه رو بودیم و چاره‌ای ندیدیم که یک جلسه مشترکی با روحانیون معتمد امام در مراکز استان‌ها بگذاریم و از آنها تقاضا کنیم که تسهیلاتی را فراهم کنند . در این زمینه با کمک حاج احمد آقا با روحانیون سرشناس مراکز استان‌ها مانند آقای صدوقی در یزد هماهنگی‌هایی کردیم .

آئین‌نامه اجرائی رفراندوم تدوین و به دولت و به شورای انقلاب جهت تصویب فرستاده شد . 



برچسب‌ها:
[ دوشنبه 91/1/28 ] [ 5:10 عصر ] [ سید حسین حیدری یزدی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : سید حسین حیدری یزدی[22]
نویسندگان وبلاگ :
مصطفی هوشمند (@)[9]


امکانات وب


برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


دریافت كد گالری عكس در وب