سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریخ معاصر ایران
 
قالب وبلاگ
نویسندگان
پیوندهای روزانه

انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم نام یک سلسله اصلاحات اقتصادی و اجتماعی شامل اصول نوزده گانه است که در دوره سلطنت محمد رضا پهلوی و با نخست وزیران وقت دکتر علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا در سرتاسر ایران به تحقق پیوست. انقلاب سفید در مرحله نخست پیشنهادی شامل شش اصل بود که محمد رضا پهلوی در کنگره ملی کشاورزان در تهران در تاریخ 21 دی ماه 1341 خبر اصلاحات و رفراندم را برای قبول یا رد آن به کشاورزان و عموم ارائه داد. در تاریخ 6 بهمن 1341 در یک همه پرسی سراسری به اصلاحات رای مثبت داده شد.
پیش از اصلاحات ارضی 50 درصد از زمین‌های کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. 20 درصد متعلق به اوقاف و در دست روحانیون بود و 10 درصد زمین‌های دولتی و یا متعلق به محمدرضا پهلوی بود، 20 درصد نیز به کشاورزان تعلق داشت. پیش از اصلاحات ارضی به دستور محمدرضا پهلوی 18000 روستا را در فهرستی در آوردند که آن زمینها می‌بایستی بین روستاییان تقسیم شود. محمدرضا پهلوی سالیان دراز از لزوم اصلاحات ارضی در ایران می‌گفت ولی در برابر فشار مالکان بزرگ و روحانیون مجبور بود که اصلاحات ارضی را به عقب بیاندازد.


در سال 1338 خورشیدی برابر با 1959 محمدرضا پهلوی پادشاه ایران متقاعد شد که دست به اصلاحات اجتماعی - اقتصادی بزند بر این اساس از دکتر منوچهر اقبال نخست‌وزیر وقت خواست که پیش‌نویس لایحه اصلاحات ارضی را برای ارائه به مجلس آماده کند. طبیعتاً تصویب چنین قانونی با مخالفت مالکان و روحانیون رو به رو می‌شد اما از آنجا که حکومت، مجلس را تحت کنترل داشت، تنها راه نجات مالکان، تجدید نظر در لایحه و تغییر آن به ترتیبی بود که اجرایش را ناممکن سازد.
در اوایل سال 1339 برابر با 1960 نسخه اصلاح شده اصلاحات ارضی از تصویب مجلس - که اکثریت آن را مالکان تشکیل می‌دادند - گذشت. به همین جهت قانون مزبور منافع مالکان را تأمین کرد. بنابر این قانون، هر مالک می‌توانست تا 400 هکتار زمین آبی یا 800 هکتار زمین دیم را برای خود نگاه دارد. در مجموع، مجلس راههایی را پیش‌بینی کرد که حتی‌الامکان مانع از تحقق واقعی اصلاحات ارضی شد و به جانبداری از منافع مالکان پرداخت.
تصویب چنین قانونی نمی‌توانست تغییر اساسی در مناسبات ارضی و اجتماعی ایجاد کند در نتیجه احتمال بروز بحران سیاسی-اجتماعی در کشور می‌رفت و از این رو در16 اردیبهشت 1340 برابر با 6 مه 1961، محمدرضا پهلوی، دکتر علی امینی را به نخست‌وزیری منصوب کرد تا مجری اصلاحات ارضی شود.
در 24 آبان 1340، محمدرضا پهلوی فرمانی خطاب به نخست‌وزیر صادر کرد که در آن مفاد برنامه جدید اصلاحات تشریح شده بود و دولت دکتر علی امینی را مسئول اجرای آن معرفی کرد. دکتر امینی، حسن ارسنجانی را به عنوان وزیر کشاورزی خود انتخاب نمود که لایحه اصلاحات ارضی که از زمان دکتر اقبال روی آن کار شده بود به روز درآورد. ارسنجانی در این لایحه نوشت که هر مالک تنها می‌تواند صاحب یک روستا باشد. هر آنچه مازاد بر آن است می‌باید به دولت فروخته شود. سپس دولت این زمین‌ها را ارزان به کشاورزان می‌فروشد و دولت اعتبار بسیار ارزان به کشاورزان خواهد داد. هدف ارسنجانی ایجاد طبقه‌ای از کشاورزان مستقل است. نخستین طرح اصلاحات ارضی که به دنبال محدودیت مالکیت زمینهای زراعی از مالکین گرفته شده‌است که بلافاصله به دهقانانی که در آن کشت می‌کنند فروخته شود.
19 دی 1340 برابر با 9 ژانویه 1962 کابینه دکتر امینی فرمان محمد رضا پهلوی را برای برچیدن نظام ارباب رعیتی در ایران به تصویب رسانید. دکتر امینی نزد خمینی در قم می‌رود تا روحانیون را در مورد این اصلاحات متقاعد سازد. خمینی کارنامه نخست‌وزیری دکتر امینی را به باد انتقاد می‌گیرد که سیاست امینی در کشورداری سراسر اشتباه است آموزش در دبستان‌ها و دبیرستان‌ها کاملا اشتباه است و تنها کافر تولید می‌کند. پس از اظهارات خمینی، محمدرضا پهلوی می‌گوید " اکنون شما ماسک به چهره‌اتان را برداشته‌اید. این مرتجعین سیاه بدتر از انقلابیون سرخ هستند.

اصل اول - ملی کردن جنگل‌ها و مراتع

جنگل‌های ایران که آن‌ها را معادن طلای سبز لقب داده‌اند و مراتع کشور ملی شد و با این نزدیک یه 120 میلیون هکتار جنگل‌های و مراتع کشور برای بهره‌برداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت. در پهنه‌ای نزدیک یه 28000 هکتار جنگل‌های مصنوعی ایجاد شد. بیش از 5000 هکتار فضای سبز دور شهرهای بزرگ و یا پارک‌های جنگلی بیشماری در منطقه‌های گوناگون کشور بوجود آمد. برنامه‌های گسترده‌ای در باره زنده کردن دوباره منابع جنگلی و حفاظت خاک و مهار کردن شن‌های روان و جلوگیری از پرشدن مخزن‌های سدها، جلوگیری از پیشرفت کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد.

اصل دوم - فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی

برای تامین سرمایه لازم جهت بازخرید املاک مالکان و در اختیار قرار دادن زمین های خریداری شده به کشاورزان این اصل به عنوان اصل سوم انقلاب مطرح شد تا از طریق درآمد حاصل از فروش سهام کارخانجات دولتی برنامه اصلاحات ارضی صورت پذیرد.[17]

با اجرای این اصل به جز صنایع مادر و ملی شده همانند راه‌آهن، نیرو، اسلحه‌سازی و غیره که در مالکیت دولت برجای ماند، 55 کارخانه قند، نیشکر، پارجه بافی، چوب، سیمان، مواد غذایی، پنبه، ابریشم‌بافی و غیره که به شرکت‌های سهامی واگردان شدند و شرکت سهامی کارخانه‌های ایران را تشکیل دادند که سهام آن از سوی بانک کشاورزی به فروش رفت. این کار یا خصوصی‌سازی کارخانه‌های دولتی ایران سبب شد که همه مردم با درآمد متوسط و کم بتوانند آنرا خریداری کنند و بخش بزرگی از کارخانه‌های دولتی به مردم فروخته شد.

اصل سوم - سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها

بر اساس این اصل، کارگران و کارفرمایان به وسیله سندیکاهای خود، و بر پایه قراردادهای جمعی کارگران، بدون دخالت دولت در سود خالص واحدهای صنعتی شریک می‌شوند. در سال 1356 پانصد و سی هزار (530000) کارگر بخش خصوصی و دولتی توانستند سودی برابر با دوازده میلیارد ریال به دست بیاورند که برای هر یک به معنای یک تا دو ماه دستمزد اضافه آنان بود. کارگران ایرانی با سهم 20? از سود کارخانه‌ها سهیم شدند. در سیر این پیشرفت‌ها بانک رفاه کارگران با دادن وام با بهره چهار در صد به کارگران در ایجاد تعاونی‌ها کمک می‌نماید. قوانین کارگری سه سیاست اشتغال، مزد و بهره‌وری را دنبال می‌کند.[19] اجرای این اصل نه تنها مانع ایجاد فاصله طبقاتی و ایجاد روابط سالم و سازنده بین گروه های مختلف اجتماعی می شد بلکه باعث می شد کارگران محیط کار را مانند خانه خود و ماشین آلات صنعتی را همچون فرزندان خود گرامی بدانند و به کار و تلاش بیشتر ترغیب شوند و میزان تولیدات ملی با کیفیت بیشتر افزایش یافت.[20]

اصل چهارم - اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان

بر اساس ماده 10 قانون انتخابات پیش از انقلاب شاه و مردم، زنان در ردیف دیوانگان و ورشکستگان به تقصیر و گدایان و محکومین دادگستری بودند و از هر گونه حقوق سیاسی محروم بودند. اصل چهارم به همراهی زنجیره‌ای از اصلاحات که به آزادی زنان ایران شناخته شد با کشف حجاب در روز 17 دی ماه 1314 با فرمان رضا شاه آغاز شد . رضا شاه در این روز همراه با ملکه پهلوی و دو دخترش شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم می‌روند. پس از آن در تاریخ 6 بهمن 1341 قانون انتخابات عوض شد و یکی از دست آوردهای آن شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار نقش مهمی بازی کنند و حق رای دادن و حق انتخاب شدن به دست آورند. در پی حق انتخابات 27 فروردین 1342 قانون حمایت خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو می‌کند، به چند همسری به سختی پروانه می دهد و زن‌ها حق درخواست طلاق می‌گیرند. برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب می‌آید، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده می‌شود. دست‌آوردهای دیگری نیز در قوانین انتخابات و تدوین قانون به وجود آمد وآن تشکیل انجمن‌های استان و شهرستان، انجمن‌های شهر و ده و قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری که مستقیم یا غیر مستقیم حاصل شد.

اصل پنجم -ایجاد سپاه دانش

برای سواد آموزی و اشاعه فرهنگ در روستاهادر بهمن 1341 توسط محمدرضا پهلوی پیشنهاد شد و در سال 1342 در نخست وزیری اسدالله علم کار خود را آغاز کرد.درآن زمان جمعیت ایران 22 میلیون نفر بود که 75? آنها در روستاها زندگی می کردند و اکثرا بی سواد بودند.به علاوه امکانات آموزشی به طرزی نامتعادل بین شهرها و روستاها تقسیم شده بود به طوری که 24? از معلمین در روستاها و 76? در شهرها تدریس می کردند به عبارتی تنها یک چهارم از معلمین متعلق به 75? جمعیت روستانشین بود و معلمین شهری نیز علاقه ای به رفتن به روستاها نداشتند.درچنین شرایطی تشکیل سپاه دانش می توانست راهگشا باید.برطبق این اصل مقرر شد جوانان دیپلمه ای که می خواهند خدمت سربازی انجام دهند با گذراندن یک دوره آموزشی و یادگیری روش تدریس به خردسالان و بزرگسالان به روستاها اعزام گردند.

سپاهیان دانش توانستند تا سال 1357 بیست و هشت دوره از پسران و هجده دوره از دختران در این سپاه خدمت کنند که شماره آنها به بیش از یک صد هزار تن رسید. بسیاری از این دختران و پسران پس از پایان دوره سپاهی گری به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمدند و کارآموزگاری را ادامه دادند. برخی دیگر در راه بری خانه انصاف به خدمت دولت در آمدند. بر اساس آمار سال 1356 سازمان برنامه و بودجه مرکز آمار ایران تنها در روستاهای کشور در درازای پانزده سال، شمار دانش آموزان مدرسه‌های سپاه دانش ?692 در سد افزایش یافت هم چنین در درازای پنج سال نخست 510000 پسر و 128000 دختر و هم چنین 250000 مرد سالمند و 12000 زن سالمند را خواندن و نوشتن آموختند.[23] ظرف مدت 7 سال پس از اجرای این اصل بیش از 3 هزار مدرسه در سراسر ایران ساخته شد.

برنامه‌های شش اصل انقلاب قابل اجرا و منطبق با باورها، سنتها و نیازهای ایرانیان و ضرورت‌های اقتصادی و اجتماعی زمان بود. سپس به تدریج که اقتصاد ملی توسعه یافت و جامعه ایران تحول پیدا کرد و بنا بر نیازها و مقتضیات جدید شش اصل نخستین با افزودن سیزده اصل دیگر تکمیل گردید:

اصل ششم - ایجاد سپاه بهداشت

در درازای نخست وزیری اسدالله علم اصل هفتم به تحقق پیوست. مردان و زنان سپاهی بهداشت وظیفه توزیع عادلانه پزشک و خدمات پزشکی را در کشور به عهده داشتند. دختران و پسران ایران دیپلمه، لیسانسیه، فوق لیسانس و آنهایی که دارای درجه دکترا چه در رشته‌های پزشکی و یا رشته‌های دیگر بودند و خدمت زیر پرچم را می‌بایستی انجام دهند، پس از یک دوره کارآموزی چهار ماهه بین این سه سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی تقسیم می‌شوند.[25]

اصل هفتم - ایجاد سپاه ترویج و آبادانی

ایجاد سپاه در سال 1343 تصویب و دوران نخست وزیری حسنعلی منصور به تحقق پیوست. این سپاه از کارشناسان علمی و فنی جوان کشور، چون مهندسان رشته‌های کشاورزی، ساختمانی، راه‌سازی، برق و مکانیک، و سایر دانش آموختگان رشته‌های فنی و مهندسی است که بخشی از خدمت زیر پرچم خود را در روستاهای کشور می‌گذرانند و کوشش آنها برای بالا بردن سطح زندگی روستاییان، آشناکردن آنها با روش‌های نوین کشاورزی، یاری به افزایش تولیدات دامی و کشاورزی، گسترش و بهبود صنایع روستایی، راهنمایی روستاییان در باره آبادانی و نوسازی روستاها می‌باشد.

اصل هشتم - ایجاد خانه‌های انصاف و شوراهای داوری

به دادگاه‌های روستایی گفته می‌شد که در دوران نخست‌وزیری اسدالله علم در چهارچوب انقلاب شاه و مردم بنیان گذارده شد. خانه‌های انصاف و شوراهای داوری چهره‌ای نوین از عدالت را به مردم کشور نشان داد. با بنیان شدن خانه‌های انصاف به جای این که فرد روستایی برای گرفتن حق خود راهی شهرهای دور و نزدیک شود دستگاه قضایی به سراغ او رفت. خانه‌های انصاف عدالت را به رایگان در اختیار روستانشینان قرار دادند و بدآنها این شانس را داد که در کارهای قضایی خود شریک باشند. سپاه دانش مامور خدمت در هر روستا و محل، منشی خانه‌های انصاف بود. بر اساس مدل خانه‌های انصاف، شوراهای داوری در دوران نخست وزیری امیرعباس هویدا از سال 1345 آغاز بکار کرد بدین معنا که برای رسیدگی به دعواهای کوچک و محلی دادگاه‌های برگزیده شده به وسیله اهالی هر محله و شهر تشکیل شد.

اصل نهم - ملی کردن آب‌های کشور

اصل دیگری برای نگاه‌بانی ثروت طبیعی ایران یا اصل دهم انقلاب شاه و مردم ملی‌کردن آب‌های کشور روی زمینی و زیرزمینی در سراسر کشور در امرداد سال 1347 و دوره نخست‌وزیری امیرعباس هویدا به تصویب رسید و به تحقق پیوست. این اصل برای گسترش منابع آب و جلوگیری از به هدر رفتن آن و پیدا کردن یک سیاست یکسان در استفاده از منابع آب کشور اعلام شد. به موجب این اصل محمد رضا پهلوی تمامی آب‌های کشور دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، نهرها، جوی بارها، دره‌ها، برکه‌ها، چشمه‌ها، آب‌های معدنی و آب‌های زیرزمینی را به عنوان ثروت ملی اعلام کرد. حفظ و حراست منابع و ذخایر آب‌های زیرزمینی و نظارت در کلیه امور مربوط به آن به وزارت آب و برق محول شد.

اصل یازدهم - نوسازی شهرها و روستاها با کمک سپاه ترویج و آبادانی: این اصل در سال 1356 خورشیدی تصویب و زیر سرپرستی نخست‌وزیر جمشید آموزگار در سر تا سر کشور پیاده شد. این اصل عملاً نوسازی شهری و روستایی را می‌پوشاند. با گسترش شتابان اقتصاد ایران سبب شد که شهرها بی رویه گسترش یابند. بر اساس این قانون تهران و 72 شهر دیگر پروژه‌های نوسازی و عمران، تامین آب و برق، مسکن، بهداشت، ساختن راه‌ها، ایجاد پارک‌ها، پارکینگ‌ها، میدان‌ها، و نگاهداری آنها و غیره از وظایف شهرداری‌ها شد. در روستاها تاسیسات زیر بنایی روستا نیز معین شد. بدین ترتیب نوسازی شهری و روستایی دو رشته موازی از یک کوشش یگانه در بازسازی نمام کشور درآمد. پروژه‌ها در شورای عالی شهرسازی در وزارت آبادانی و مسکن به تصویب می‌رسید

اصل دهم - انقلاب اداری وانقلاب آموزشی

این اصل بر پایه گسترش کمیت آموزش با تغییرات بنیادی در کیفیت آموزش اداری وآموزشی پایه ریزی شد. درامرداد ماه 1347 خورشیدی این اصل نخستین بار در کنفرانس آموزشی رامسر زیر نظر مستقیم محمد رضا پهلوی و نخست‌وزیر امیرعباس هویدا بررسی شد. دوازده اصل منشور کنفرانس آموزشی رامسر با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور برنامه‌ریزی شد. بر اساس این منشور تامین نیروی انسانی با دانش و متخصص در رشته‌های گوناگون صنعت فرهنگ و غیره می‌باید با بن مایه‌های ایرانی و ارزش‌های ایرانی پرورش یابند. اعلام انقلاب اداری و آموزشی که بر اساس گسترش کامل سواد و تخصص در ایران پایه گذاری شد. آمار مرکز آمار ایران، سازمان برنامه و بودجه نشان می دهد که در درازای انقلاب سفید شمار رشته‌های تحصیلی از هفتاد و پنج رشته (75) به پانسد و پنجاه و دو رشته (552) افزایش یافت. در سال 1355 بیست و دو در سد کل جمعیت کشور زیر پوشش سطح‌های گوناگون آموزش قرار گرفتند

اصل یازدهم - فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی یا قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی

در تابستان 1354 خورشیدی اصل سیزدهم انقلاب شاه و مردم یا گسترش مالکیت واحدهای صنعتی و تولیدی به تصویب رسید و زیر نظارت نخست‌وزیر امیرعباس هویدا به تحقق پیوست. واحدهای صنعتی و تولیدی خصوصی و دولتی که از گشایش آنها پنج سال می‌گذشت می‌باید وضع خود را به شرکت سهامی عام تبدیل کنند و تا برابر با 49? از سهام واحدهای خصوصی را نخست به کارگران و کارمندان همان واحد و سپس به دیگر مردم بفروشند. واحدهای صنعتی بخش عمومی نیز متعهد شدند تا 99? سهام خود را به فروش بگذارند و بدین ترتیب مالکیت واحدهای تولیدی و صنعتی از راه سهام کارگران بین همگان پخش شود و همه مردم در گسترش اقتصاد ملی شریک شوند. "در اجرای این اصل تا سال 1355 سد و پنجاه و سه واحد تولیدی کشور در اختیار بیش از 163000 کارگر و کشاورز قرار گرفته و در سال 1357 آمار نشان می‌دهد که روی هم 320 واحد بزرگ تولیدی 49? در سد سهام خود را به کارگران و سایر مردم کشور فروخته‌اند. در سیستم کارگری و کارخانه‌داری ایران در چهار چوب این اصل کارگر هم مالک است و هم برای خودش کار می‌کند. وقتی کسی کارگر مالک باشد به بیشتر تضادها و انگیزه‌های سیاسی استعماری پروانه نمی‌دهد که پای بگیرد.
اصل چهاردهم - مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان

اصل دوازده - تحصیلات رایگان و اجباری

بر اساس این اصل آموزش در نهادهای آموزشی کشور چون نهادهای زیر رایگان اعلام شد: دانشگاه‌ها، دبیرستان‌ها، دبستان‌ها، دانش‌آموزان روزانه و شبانه، دانش‌آموزان کلاس‌های مبارزه با بی‌سوادی، دانش‌آموزان کلاس‌های سوادآموزی حرفه‌ای مدارس فنی و حرفه‌ای دانشگاهها، دوره‌های آموزشی بزرگسالان، اداره آموزش ایل‌نشینان، مدرسه‌های ایران در خارج از کشور. بر طبق این اصل دانش‌آموزان و دانشجویان در برابر تعهد خدمت به دولت می‌توانستند از آموزش رایگان کامل بهره گیرند. آمار سازمان برنامه و بودجه در سال 1356 شمار دانشجویان در دانشگاه‌ها و مدارس عالی نزدیک به 200000 تن و در خارج از کشور 100000 تن بود. شمار بسیاری از دانشجویان خارج از کشور بورسیه دولت بودند. دانشجویان داخل کشور از کمک هزینه تحصیلی استفاده می‌کردند. برای دانشجویانی که در شهرزادگاه خود به دانشگاه می‌رفتند ماهانه 350 تومان و برای دانشجویانی که محل دانشگاه آنان با زادگاه‌اشان تفاوت داشت 550 تومان کمک هزینه تحصیلی داده شد.

اصل سیزده - تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسه‌ها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران

تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسه‌ها و تغذیه رایگان برای شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران در سال 1355 اعلام شد که بر اساس آن دانش‌آموزان کشور از تغذیه رایگان برخوردار شدند. با دادن یک وعده غذای روزانه در ساعات درس بامدادی که در آن شیر، بیسکویت و میوه که میزان کالری آن با دقت حساب شده بود در سال تحصیلی 1355 بیش از 6 میلیون دانش آموز از آن بهره بردند. شیرخوارگان و مادرانشان نیز از تغذیه رایگان بهره‌مند شدند که پیشبرد و اجرای آن بر عهده جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و بنگاه حمایت مادران و نوزادان بود. مسول اجرای بخش نخستین وزارت آموزش و پرورش بود.



برچسب‌ها:
[ جمعه 90/8/20 ] [ 7:30 عصر ] [ سید حسین حیدری یزدی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : سید حسین حیدری یزدی[22]
نویسندگان وبلاگ :
مصطفی هوشمند (@)[9]


امکانات وب


برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


دریافت كد گالری عكس در وب